۱۳۹۲ خرداد ۲, پنجشنبه

قطار بی ترمز نظام و مخمصه سپاه

همانطور که چند سال پیش آق محمود فرمودند قطار نظام با سرعت و بدون ترمز پیش می رود ولی حقیقت این است که این قطار ظاهرا کلاچ ، دنده و فرمان که ندارد هیچ راننده ای هم درونش نیست و مسافرانش که همان مردم باشند همانند تصویر زیر درحال تماشا هستند که چطور این قطار با سرعت به ته دره در حال سقوط است. 
 کنترل قطار نظام از بدو انقلاب بدست نا اهلان و ناآگاهان افتاد و هر روز این قطار را به سمت مسیرهای غلط اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی پیش بردند تا آنکه سرانجام فرماندهی این قطار به دست دیوانه ای خودشیفته یعنی آق محمود افتاد و در این مدت هم سرداران و فرماندهان دزد و رانت خوار سپاه  از فرصتهایی که این رئیس جمهور محجور در اختیارشان گذاشت  نهایت استفاده را بردند. حال این قطار به آخر خط بسیار نزدیک شده و دارند فرمانده مجنونش را با لگد از آن به بیرون پرتاب می کنند اما عواقب دیوانه بازیها و شلنگ و تخته انداختنهای آق محمود تازه شروع خواهد شد و فرماندهان و سرداران سپاه که در این مدت شریک دزد و رفیق قافله بودند با چالشهای زیر مواجه هستند:
  • رابطه با رئیس جمهور آینده: رئیس جمهور بعدی مسلما با دخالت سپاه به دفتر ریاست جمهوری خواهد رفت و از همان ابتدا وامدار سپاه و یا به قول قدیمی ها نوچه سپاه خواهد بود. در واقع در طی دهه اخیر سپاه چنان در ارکان قدرت ، اقتصاد و سیاست کشور ریشه دوانده که هیچ کس توان مقابله و مخالفت با سپاه را در خود نخواهد داشت.
  • رابطه با رهبر آینده: مسلما هیچ کس عمر جاوید ندارد و با مشکلات سلامت رهبر شایع است که حتی خود ایشان به دنبال جانشینش است و برخی افراد نیز خود را از همین حالا برای تصاحب کرسی رهبری آماده کرده اند. از آنجاییکه رهبر فرمانده کل قوا است سپاه بین دو لبه تیغ یک قیچی است که می تواند آن را تکه تکه و ذلیل کند همانند همین ارتش بی خاصیتی که امروز می بینیم چرا که قیچی انقلاب سی و چهار سال پیش ارتش را تکه تکه کرد و شد بی خاصیت! حال در این موقعیت یا باید سپاه رهبر آینده را همانند رئیس جمهور در کنترل خود درآورده و وامدار آن باشد و یا این اینکه زیر یوغ قدرت رهبر آینده قرار بگیرد.
  • چالش هسته ای با جامعه جهانی: سپاه به شدت به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای است و این امر را شیشه حیات خود می داند و در این راه حتی رهبر و رئیس جمهور را تحت فشار و تاثیر قرار می دهد. حال اگر سپاه بتواند با این بازی مذاکرات همچنان دنیا را بازی بدهد و وقت بخرد می توان گفت اساس قدرتش را تثبیت خواهد کرد همانند مدل کره شمالی که غربی ها را سالها بازی داد و به سلاخ هسته ای دست یافت و حالا دنیا کره شمالی هسته ای را پذیرفته است اما یک احتمال دیگر وجود دارد و آن این است که آیا غرب و دنیا  اشتباهش را تکرار خواهد کرد و اجازه خواهد داد مدل کره شمالی تکرار شود؟ احتمال این گول خوردن غرب بسیار پایین است و اگر سپاه ساخت اسباب بازی هسته ای اش را ادامه دهد آن وقت مدل عراق و چوبه دار مدل صدام حسین در انتظار سرداران گردن کلفت سپاه خواهد بود.
  • رابطه با مردم: ظلم و ستم روا داشته شده به مردم و فشار اقتصادی کمرشکن در حال حاضر از مردم ایران ملتی بی تفاوت و تو سری خور به وجود آورده که در برابر هر فشار و ناملایمتی که روزانه به آنها تحمیل می شود هر روز ذلیل تر می شوند و ظاهرا از سیلی و شلاق خوردن لذت می برند و از نظر جلادان سپاه مسلما این مردم ضعیف و ذلیل هرگز عرضه آنکه مدل قذافی را برای ستمگران فعلی ایجاد کنند ندارد. اما باید دانست که اگر یک ملتی ذلیل و ضعیف شد و به تحمل ستم عادت کرد آن وقت در برابر دشمن خارجی هم کوچکترین مقاومتی نخواهد کرد و نمونه های چنین وضعیتی در تاریخ ایران بسیار است و دیگر آنکه تحمل ظلم و ستم هم در نهایت حدی دارد و مردمی که دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند از هر سلاحی و از هر تهدیدی خطرناکتر خواهند بود و نمونه اش همیم مردم سوریه هستند که برایشان دیگر هیچ جیز جز انتقام گرفتن مهم نیست و مرگ برایشان دیگر ترسناک نیست آقایان سردارن سپاهی به خود بیایید که شکم گرسنه ایمان هم سرش نمی شود هر چند می دانم شما بسیار ابله تر و احمق تر از آن هستید که نصیحتی ساده نظیر این شما را به خود آورد.
به امید اینکه این قطار خارج از کنترل به شکلی قبل از سقوط مرگبار به دره متوقف شود و سرنشینانش چه خوب و چه بد جان سالم به در ببرند چرا که همه ما چه خوب و چه بد ایرانی هستیم و با هم برادریم. این آرزو بعید نیست چرا که ژنرالهای احمق برمه (میانمار) به خود آمدند و قطار در حال سقوط را بدون خونریزی و خشونت  متوقف کردند پس هرگز گمان نکنید برای ما نیز این آرزو بعید است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر