۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

افتخارم این است که ایرانی ام

پیش از هر چیز ابتدا به این دو تصویر نگاه کنید: 
File:Cypress of Abarqu.JPG

تصویر اول سرو ابرکوه است و دوم موقعیت شهر ابرکوه در نقشه ایران. سرو کهنسال ابرکوه بیش از 4000 سال عمر دارد و برخی کاشت آن را به زرتشت پیامبر خردمند ایرانی نسبت می دهند. اگر به موقعیت ابرکوه در نزدیکی یزد توجه کنیم در می یابیم که این مکان تقریبا در مرکز ایران قرار گرفته است. گویا این درخت که ریشه در تاریخ کهن سرزمین ما دارد در قلب ایران کاشته شده است. این درخت روزگار اقتدار و درخشش تمدن ایران را در زمان هخامنشی ، پارتیان و ساسانیان دیده است. شاهد حمله اسکندر گجستک ، هجوم اعراب وحشی به سرزمینمان به بهانه گسترش دینشان اما به هدف واقعی تاراج ثروت ما و به اسارت گرفتن مادران ، خواهران و دخترانمان بوده است. بر شاخه های این یادگار تاریخمان غبار سم اسبان مغولها و تیمور لنگ نشست و بار دیگر باران استقامت مردمانمان این غبار آغشته به خون را از سیمای این درخت راست قامت شست و پاک نمود. این درخت شاهد دلارویهای مردان و زنان این مرز و بوم بوده ، روزهای شادی و غم آنها را دیده و بارها و بارها فراز و فرودهای بسیاری را در سرگذشت مردم ما به تماشا نشسته است. اما همین درخت با تمام این عمر کهن خود تنها بخشی از تاریخ مردم ما بوده ، مردمی که از عمیق ترین اعماق تاریخ سهم عمده ای در تمدن انسانی داشته اند و هنوز مشخص نیست که تاریخ این مردم دقیقا به چه زمانی بر می گردد. حال به تصویر این جرثومه فساد و حماقت معروف به ملا نصر الدین قوه قضاییه نگاه کنید:
 
ایشان اخیرا فرموده اند: " ما اول مسلمان هستیم و بعد ایرانی و ایران با اسلامیت درخشان شده است"
جناب ملانصرالدین شما که ریشه در اعراب دارید و مسلما ایرانی نیستید البته که اول مسلمان بوده اید و هنوز هم ایرانی نیستید. اما ما ایرانی هستیم و نیاکان ما هزاران سال قبل از هجوم اعراب وحشی تازه مسلمان ایرانی بودند و تمدنشان پیش از هجوم اعراب بسیار درخشان تر بود اگر خواستید و سوادش را داشتید می توانید به کتابهای تاریخی سری بزنید. ما ایرانی بودیم قبل از آنکه زرتشتی شویم ، مسلمان شویم و شیعه شویم. ایرانی بودیم و هرگز کسی ما را ایرانی نکرد اما زرتشتی شدیم ، به زور شمشمیر اعراب مسلمان شدیم و به زور شمشیر شاع اسماعیل صفوی شیعه شدیم اما همچنان ایرانی ماندیم و هنوز هم ایرانی هستیم و ایرانی خواهیم ماند. اگر ترک ، فارس ، لر ، کرد ، بلوچ و گیلک و هر قومیت دیگری داشته باشیم و دینمان زرتشتی ، یهودی ، مسیحی ، مسلمان سنی و شیعه و هر چیز دیگری باشد و یا حتی بی دین باشیم در یک چیز مشترکیم و آن هم ایرانی بودنمان است که همه به آن می بالیم و تا ابد افتخار خواهیم کرد. پدرانمان در این زمین کاشتند و برداشتند و روزی خود و خوانواده شان را از این خاک بدست آوردند و هر سلول از بدن ما از این خاک بوجود آمده و رشد نمو کرده است. ما و پدرانمان با خون خود از این خاک دفاع کرده ایم و باز هم اگر لازم باشد می کنیم.
اما شما همانطور که از لباستان آشکار است ایرانی نیستید. پدران ما از دسترنج خود به پدر شما خمس و ذکات دادند و روزهای سوگواری پای منبر روضه خوانی چدر شما و خود شما نشستند و با همان پول روضه خوانی شما و سایر براردانتان پرورش پیدا کردید. ما انقلاب کردیم و شما را از منبر روضه خوانی  به مصدر قدرت نشاندیم و امروز شما دست در خزانه این کشور دراز کرده اید و دیگر نیازی به خمس و ذکات و پول روضه خوانی ندارید اما همان مردمی که شمای روضه خوان گدا را به دولت رساندند می توانند از عرش عظمت به فرش ذلت بنشانند بدانید آن روز دیگر از نسل پدران ما دیگری کسی نیست که به شما خمس و ذکات و سهم امام بدهد و البته گوش جوانان نسل امروز هم چندان مایل به آواز روضه شما و امثال شما بدهکار نیست گوش آنها نوای موزیک غربی را خوش تر دارد پس باید کاسه گدایی تان را ببرید به همان عراقی که از آنجا آمده اید. آقای شیخ صادق گل هم برای مالیدن به دهان شما حیف است که از اموال ایران و ایرانی می خورید و می خواهید ایرانی بودن را کم ارزش جلوه دهید.
افتخار ایرانی بودن ارزشی است که در مغز فندقی شما و مصباح یزدی و همه همپالگی هایتان نمی گنجد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر